- پای برهنه (بِ رَ نَ / نِ)
پابرهنه. پاپتی. حافی. (منتهی الارب).
- پای برهنه شدن، و پای برهنه رفتن. تنعﱡم. (منتهی الارب). حفوه. (منتهی الارب)
- پای برهنه شدن، و پای برهنه رفتن. تنعﱡم. (منتهی الارب). حفوه. (منتهی الارب)
